وی اولین زن پارسی گوی بوده که به دو زبان بلوچی و فارسی شعر می گفته است.
رابعه قزداری
رابعه خضداری، یا رابعه بلوچ از زنان شاعر پارسیگوی نیمه نخست سده (۴ هجری قمری) برابر با سال (۹۱۴ - ۹۴۳ میلادی).
در شهر خضدار بلوچستان می زیسته است این شهر در مسیر کراچی به کویته و بین
ود و کلات واقع شده که از سمت شمال به کلات و مستونگ از سمت جنوب به کوه
پتندر و از سمت شرق به گنداوه و از غرب به کارودی منتهی می شود. وی اولین
زن پارسی گوی بوده که به دو زبان بلوچی و فارسی شعر می گفته است.
- هزارسال شعر فارسی. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. ۱۳۶۵ تهران
دعوت من بر تو آن شد کایزدت عاشق کناد |
|
بر یکی سنگیندل نامهربان چون خویشتن |
تا بدانی درد عشق و داغ هجر و غم کشی |
|
چون بهجر اندر بپیچی پس بدانی قدر من |
- هزارسال شعر فارسی. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. ۱۳۶۵ تهران
خبر دهند که بارید بر سر ایوب |
|
ز آسمان ملخان و سر همه زرین |
اگر ببارد زرین ملخ بر او از صبر |
|
سزد که بارد بر من بسی مگس رویین |
- به نقل از تذکرهٔ لباب الالباب
ز بس گل که در باغ مأوی گرفت |
|
چمن رنگ ارتنگ مانی گرفت |
صبا نافهٔ مشک تبت نداشت |
|
جهان بوی مشک از چه معنی گرفت |
مگر چشم مجنون به ابر اندر است |
|
که گل رنگ رخسار لیلی گرفت |
بهمی ماند اندر عقیقین قدح |
|
سرشکی که در لاله مأوی گرفت |
قدح گیر چندی و دنیی مگیر |
|
که بدبخت شد آنکه دنیی گرفت |
سر نرگس تازه از زرّ و سیم |
|
نشان سر تاج کسری گرفت |
چو رهبان شد اندر لباس کبود |
|
بنفشه مگر دین ترسی گرفت |
- هزار سال شعر فارسی. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. ۱۳۶۵ تهران
عشق او باز اندر آوردم به بند |
|
کوشش بسیار نامد سودمند |
عشق دریایی کرانه ناپدید |
|
کی توان کردن شنا ای هوشمند |
عشق را خواهی که تا پایان بری |
|
بس که بپسندید باید ناپسند |
زشت باید دید و انگارید خوب |
|
زهر باید خورد و انگارید قند |
توسنی کردم ندانستم همی |
|
کز کشیدن سخت تر گردد کمند |
- هزار سال شعر فارسی. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. ۱۳۶۵ تهران
No comments:
Post a Comment
Note: Only a member of this blog may post a comment.